علل بي انضباطي در دانش آموزان وراهکارهای براي پيشگيري
علل بي انضباطي در دانش آموزان وراهکارهای براي پيشگيري
مقدمه :
باید بدانیم که هر گونه تعارض و تضاد فکری و رفتاری بین پدر و مادر و تهدید و تکذیب مستمر یکدیگر در فضای خانه به ویژه در جضور فرزندان می تواند بذر بسیاری از رفتارهای نامطلوب همانند لجبازی ، پرخاشگری و بی تفاوتی ، سرد مزاجی ، اضطراب ، افسردگی را در نهاد فرزندان بارور سازد و بالعکس همدلی ، همراهی ، تعامل مطلوب پدر و مادر ، زبان تایید ، تشویق و تکریم ، کلام صادقانه و صمیمانه و رفتارهای توام با گذشت و ایثار و صبوری و احسان می تواند مناسب ترین بستر را برای تضمین سلامت و بهداشت روانی فرد تنظیم کند.
نظم و انضباط در محیط های آموزشی
عدم تمایل به نظم پذیری در مدارس، پیامدهای منفی گوناگون و فراوانی برای دانش آموزان در حیطه های آموزشی، اجتماعی و خانوادگی در بردارد. علاقه نداشتن به نظم پذیری حتی در دانش آموزانی که دچار مشکلات حاد و نابهنجار نیستند و زمینه قانون گریزی خود کم بینی و تخلفات بیشتر را در آنان فراهم می آورد.
عدم تمایل به نظم پذیری در مدارس، پیامدهای منفی گوناگون و فراوانی برای دانش آموزان در حیطه های آموزشی، اجتماعی و خانوادگی در بردارد. علاقه نداشتن به نظم پذیری حتی در دانش آموزانی که دچار مشکلات حاد و نابهنجار نیستند و زمینه قانون گریزی خود کم بینی و تخلفات بیشتر را در آنان فراهم می آورد.
رعایت نظم و انضباط در محیطهای آموزشی، یکی از مهمترین اهداف تربیتی است که اولیای مدارس، آنان را در اولویت قرار می دهند و رفتارها و فعالیت آموزشی دانش آموزان نیز تا حد زیادی براساس این پدیده شکل می گیرد. نظم و انضباط باعث می شود که فعالیتهای دانش آموزان با موفقیت انجام گیرد و در نهایت زندگی با نشاط توأم شود و شکوفایی حاصل گردد.
معلمان، در مقام اشخاصی که باید از آگاهی و توانمندی در شناسایی و ایجاد رابطه سازنده با دانش آموزان برخوردار باشند یکی از مهمترین عوامل در شکل گیری شخصیت رو به رشد دانش آموزان به شمار می آیند. رابطه دوستانه و صمیمی معلمان با دانش آموزان و نیز موفقیت خانوادگی دانش آموزان موجب افزایش میزان نظم پذیری آنان می گردد.
خشونت، پدیده ای جدید نیست. تا آنجا که تاریخ نشان می دهد افراد به دلایل گوناگون از جمله به دلیل تضاد منافع با یکدیگر، درگیریهای خشونت آمیز داشته اند و در حال حاضر نیز شاهد انواع مختلف هستیم. آنچه برای ما در تعلیم و تربیت نگران کننده است وجود و گسترش خشونت در مدارس است.
عواملی چون حجم زیاد کتابهای درسی، وجود رقابت در کلاس و مدرسه، شرایط خانوادگی و محیطی و ویژگیهای فردی دانش آموزان در ابعاد خشونت بدنی دانش آموزان مؤثر است. عواملی مانند ویژگیهای فردی و شرایط خانوادگی دانش آموز را پژوهشگران مانند “بالدری” به منزله عوامل مؤثر در آماده کردن فرد برای شخصیت محسوب کرده اند.
در مدرسه همواره دانش آموزانی هستند که بنا بر دلایل متفاوت مانند قدرت طلبی، خشونت و پرخاشگری، عدم همدلی و مهارت نداشتن در درک احساس دیگران، با رفتار نامطلوب خود دانش آموزان ضعیفتر از نظر جسمانی یا ویژگیهای شخصیتی را تحت سلطه خود در می آورند و با رفتارهایی مانند تحقیر کردن، هول دادن، کتک زدن و دعوا کردن آنان را وادار به پیروی از خواسته های خود می کنند.
برای دریافت نمونه سوالات کلیه پایه های اینجا کلک کنید
جایگاه انضباط در مدارس
امروزه یکی از مسائل حاد و بسیار مهم برای مدیران مدرسه مساله برقراری نظم و انضباط و کنترل دانش آموزان است و جای بسی تاسف است که امور انضباطی دانش آموزان قسمت اعظم وقت و توجه مدیران و معلمان را به خود اختصاص داده است.
امروزه یکی از مسائل حاد و بسیار مهم برای مدیران مدرسه مساله برقراری نظم و انضباط و کنترل دانش آموزان است و جای بسی تاسف است که امور انضباطی دانش آموزان قسمت اعظم وقت و توجه مدیران و معلمان را به خود اختصاص داده است.
در حال حاضر مربیان مدارس با نسل دیگری غیر از نسل گذشته سر و کار دارند و مسائل آنان در بسیاری از زمینه ها با مسائل نوجوانان نسل های پیش فرق کرده است. برخی از اولیای دانش آموزان از کنترل فرزندان خود عاجز مانده اند زیرا فرزندان آزادی بیشتری خواستارند و به آسانی به محدودیت ها و قراردادهای اجتماعی و خانوادگی تن درنمی دهند و نسبت به مقررات کلا س و مدرسه حالت طغیان و عصیانگری دارند.
در حالی که مربیان مدرسه نسبت به آنها احساس همدردی و همدلی دارند.
انضباط چیست؟ برای انضباط تعاریف گوناگونی بیان شده است که در اینجا به شمه ای از آنها اشاره می شود.
فرهنگ معین انضباط را به معنای سامان گرفتن، خوب نگاه داشته شدن، نظم داشتن و پیروی کامل از دستورات نظامی تعریف کرده است. گروهی انضباط را اطاعت کورکورانه و گروه دیگر انضباط را با تنبیه یکسان می دانند.
در کتاب روانشناسی تربیتی دکتر شریعتمداری آمده است که انضباط به معنی صحیح اینکه فرد شخصا رفتار و اعمال خود را تحت نظم و قاعده درآورد، خویشتن را کنترل کند و با توجه به آثار و نتایج اعمال خویش اقدام نماید.
آئین نامه آموزش و پرورش انضباط را رعایت موازین و شئونات اسلا می و عمل ساختن آن در اخلا ق و رفتار دانش آموزان می داند به طور کلی می توان گفت که: هدف از نظم و انضباط آن است که دانش آموزان را با مقررات مدرسه گروه هماهنگ سازیم و محیط یادگیری را معنی دارتر و تمایلا ت و غرایز طبیعی و فطری آنها را در جهتی مطلوب هدایت و راهنمایی کنیم. از آنجا که محور همه کارها و هدف نهایی آموزش و پرورش تربیت دانش آموزان است و نباید او را فدای انضباط کنیم بلکه باید انضباط را در خدمت او درآوریم.
انضباط به معنی اطاعت کورکورانه :
انضباط در این معنی وقتی تحقق پیدا می کند که افراد بدون چون و چرا از مافوق یا رؤسای خود پیروی می نمایند . مافوق ممکن است رئیس ، معلم ، ارشد کلاس و والدین باشند. آنهایی که انضباط را عبارت از اطاعت کورکورانه می دانند چند فرض را پذیرفته اند:
اول اینکه : مافوق هیچ وقت اشتباه نمی کد ودستورات او همیشه با صلاح و صواب همراه است .
دوم اینکه : افرادی که تحت سرپرستی یک نفر قرار دارند معمولا از لحاظ فهم و درک ضعیف هستند ، و صرفه ایشان در این است که دستورات سرپرست را بدون بحث به اجرا در آورند .
سوم اینکه : اطاعت کورکورانه نتیجه و پیشرفت کار را بهتر می سازد و امور راتحت نظم و قاعده معین در می آورد.
بدون تردید هیچیک از این فرضها درست نیست و باید پایه و اساس کار بر مشاوره ، همکاری و اشتراک مساعی اعضاء قرار گیرد، چرا که اطاعت کورکورانه استقلال فردی را از بین برده و فرد را به صورت آلت بدون اراده در می آورد.
انضباط به معنی تنبیه :
بعضی معلمان انضباط را به معنی تنبیه و آن را وسیله ی استقرار نظم قرار می دهند ، به نظر این دسته ترس از تنبیه شاگرد را به اجرای وظایف معین وا می دارد و مانع از این می شود که او به انجام کاری که مخالف مقررات است مبادرت نماید.
برخی از آثار تنبیه عبارتند از :
– تنبه اثر فوری و موقتی دارد و شاگرد را از ادامه ی تخلف باز می دارد اما اثر تربیتی ندارد و موقعیت اجتماعی فرد را کنترل می نماید.
– تنبیه فرد را متوجه زشتی وعیب کار خویش نمی سازد و شخصیت او را مضمحل می کند.
– تنبیه رابطه والدین را بافرزندان و رابطه ی معلم و شاگرد را به صورت زننده ای در می آورد و اعتبار والدین و معلم را در نظر فرزندان و شاگرد متزلزل می نماید و اعتماد او را از ایشان سلب می کند.
– تنبیه گاه سبب مقاومت گروهی و والدین و معلمان را از ادامه ی کارهای تربیتی و تعلیماتی باز می دارد.
انضباط به معنی محدودیت یا کنترل شدید :
بعضی انضباط را در مقابل آزادی و بی بندو باری قرار داده و آن را به معنی محدودیت یا کنترل شدید فرض می کنند که تمام اعمال و رفتار فرد باید مورد مراقبت قرار گیرد و توجه به این مفهوم آزادی و استقلال فرد را از بین می برد ، زیرا انجام هر کاری به اجازه و تصویب دیگران موکول می شود و مانند افرادی که باید بدون اراده دستورات دیگران را اجرا کنند و ضعیف و بی شخصیت بار می آیند ، هیچگاه احساس مسئولیت نمی کنند و غالبا دلیل انجام یا عدم انجام کاری را درک نمی کنند ، بنابر این اساس و پایه ی تربیتی ندارد.
انضباط به معنی قانون و قاعده :
انضباط به معنی مقررات و قانون از نقطه نظر اینکه مقررات به وسیله چه مقام و موقعیتی به فرد تحمیل می شود به چند صورت قابل تصور می شود.
* انضباط یا مقرراتی که به وسیله ی معلم به فرد تحمیل می شود.
* انضباط یا مقرراتی که به وسیله ی کلاس یا گروه سنی ، فرد مجبور به اطاعت از آن باشد.
* انضباط یا مقرراتی که موقعیت یادگیری مقرر می دارد و فرد از آن تبعیت می کند.
* انضباط یا مقرراتی که به وسیله ی خود فرد به او تحمیل می شود.
راههای نامناسب برای حل مسائل انضباطی :
* تنبیه بدنی .
* کلمات رکیک و زشت و سرزنش
* محروم ساختن از کلاس
* ارجاع شاگرد به مدیر یا ناظم
* کسر نمره انش آموز
* خشم و پرخاشگری و …..
اهمیت انضباط :
سلامت جامعه ، شادی و نشاط فرد ، سازش فردی و اجتماعی ، احساس امنیت ، اعتماد به نفس ، جلب محبت دیگران و صرفه جویی در وقت ، عظمت برای انسان در گرو انضباط است و رعایت انضباط در کلاس نه تنها موجب یادگیری بهتر را فراهم می کند بلکه به رشد سالم شخصیت دانش آموز هم منجر می گردد ، به عکس هر گونه بی انضباطی و عدم رعایت مقررات و انضباط سبب شرمندگی ، احساس گناه و خسارت مادی و معنوی می شود.
نظم در مدرسه
نظم در لغت به معنای آراستن، برپا داشتن، ترتیب دادن کار و… و در اصطلاح نظامی به معنای پیروی کامل از دستورهای نظامی است.
انضباط نیز به معنای نظم و انتظام، تربیت و درستی، عدم هرج و مرج، سامانپذیری و آراستگی است.
میدانیم آنچه که امروز حرف اول را در مدرسه میزند انضباط است، انضباط اخلاقی و رفتاری دانشآموزان میتواند روی آموزش اثرگذار باشد. بنابراین پرورش همراه آموزش مهم جلوه میکند.
دانشآموزان با انضباط میتوانند مسئولیتهای مهم مدرسه را به عهده بگیرند و در آینده نیز جامعه به خوبی پذیرای این افراد است.
حال مسئله این است که اگر دانشآموز بیانضباط باشد چه کارهایی باید انجام دهیم؟
مسلماً چنین افرادی دارای مشکلاتی هستند که این مشکلات میتواند از مدرسه و یا عمدتاً از بیرون مدرسه باشد، به هر حال کمک به چنین دانشآموزانی وظیفه معلمان است تا بتوانند دانشآموزانی سالم و بانشاط تحویل جامعه دهند.
هدف از بررسی نظم و انضباط
هدف از این موضوع، چگونگی ایجاد مدرسهای شاد با دانشآموزان باانضباط و منظم که انسانهای پرورش یافته در این مدرسه، در آینده انسانهایی به تعالی رسیده، تغییر رفتار داده و متفکر و متعهد خواهند بود که فقط هدف آنها کسب نمره بالاتر نیست، بلکه هدف، آموزش و پرورش است.
نظم و انضباط حاکم بر مدرسه باعث میشود دانشآموزان با برنامهریزی به کارهای خود برسند. و این نظم و انضباط نه تنها داخل مدرسه، بلکه کارهای خارج از مدرسه را نیز تحت الشعاع قرار میدهد و باعث میشود دانشآموزانی با ایمان، مشتاق به درس و مدرسه و در آینده توانمند روی کار بیایند.
اگر هر شخصی در هر مرحله زندگی که هست نظم و انضباط داشته باشد موفقیت در انتظار اوست.
میدانیم که اگر به آموزش و پرورش به دید واقعی نگاه کنیم و به آن اهمیت بدهیم باعث پیشرفت جامعه میشود و شاید در کشورهای توسعه یافته، آموزش و پرورش آنها دلیل پیشرفت آنها بوده است. برنامهریزی مناسب و جذاب بودن مدارس، بودن نظم و انضباط در مدارس، جهت دار بودن آموزش و پرورش، باعث به ثمر رسیدن اهداف از پیش تعیین شده جامعه میشود.
هدف از نظم و انضباط در آموزش و پرورش، تربیت افرادی است که خود اتکاء و مستقل باشند، دلیل هر فرمان و دستوری را بدانند و چنین دیدی از انضباط، ظرفیت ذهنی افراد را افزایش میدهد و او را قادر میسازد تا مفاهیم جهان اجتماعی و طبیعی را درک کند.
رابطه نظم و انضباط با مدرسه سالم
آنچه که برای ما اهمیت دارد رابطه نظم و انضباط با مدرسه سالم است آیا میتوان بین این دو ارتباط تنگاتنگی برقرار کرد. آنچه که علم ثابت کرده و مشاوران مرتب روی آن در مدارس تأکید دارند، برنامهریزی است. حال آیا این برنامهریزی به دانشآموزان با انضباط برمیگردد یا نه؟
برای اینکه مدرسهای بانشاط داشتهباشیم موارد زیر را در مورد انضباط رعایت کنیم:
* مدیر و معاون و معلمان مدرسه در همه کارهای مدرسه الگوی دانشآموزان باشند تا دانشآموزان الگوگیری کنند و دنیای فردا از دریچه روشنایی به سوی دانشآموزان باز شود.
* اگر در مدرسه مسئولیتهایی به دانشآموزان سپرده شود و خود دانشآموزان مدرسه را با نظارت کادر مدرسه کنترل کنند. برای مثال شورای دانشآموزی مدرسه، معمولا بهترین دانشآموزان مدرسه را از نظر انضباطی تشکیل میدهند که توسط آراء دانشآموزان انتخاب میشوند و این دانشآموزان خیلی از کارهای اجرایی مدرسه را در کنار مدیر و معاون مدرسه انجام میدهند. باید سعی کنیم تمام دانشآموزان مدرسه را در کارها درگیر کنیم.
* بررسی مشکلات دانشآموزان و همراهی ایشان در لحظات سخت زندگی.
* هم صحبت شدن با دانشآموزان و خود را در کنار ایشان گذاشتن.
* آشنایی با والدین دانشآموزان که در انضباط تأثیر بسزایی دارد.
در چنین مدرسهای دانشآموزان از نظر پرورشی و تربیتی رشد خوبی خواهند کرد. چون نظم و انضباط همه کارهای مدرسه را تحتالشعاع قرار میدهد و دانشآموزان وظیفه خود میدانند به موقع در صبحگاه، کلاس، نماز جماعت و… حاضر شوند یعنی از نظر دینی نیز دانشآموزان به تعالی میرسند این مدرسه، مدرسهای بانشاط خواهد بود در این مدرسه اولویت اول با تربیت است سپس آموزش.
در مدرسه سالم و شاد که بر پایه انضباط است دانشآموزان خلاق و نوآور رشد میکنند و تفکر این دانشآموزان به طور کیفی است. به طوری که همیشه خدا را ناظر بر اعمال خود میدانند. دانشآموزان باانضباط، وقتی پا به اجتماع میگذارند، سریعا خود را با اجتماع هماهنگ میکنند و به دنبال اهداف از پیش تعیین شده خود میروند. در این مدرسه که نظم و انضباط حاکم است جریان یاددهی – یادگیری هر روز بهبود مییابد و تعلیم و تربیت هیجانی و شوقانگیز میشود و مدرسه به سوی مدرسه سالم سوق داده میشود.
نظم و انضباط در خلقت
نظم و انضباط نه تنها در مدرسه، باعث مدرسهای شاد و توانا میشود بلکه این نظم در آفرینش هم بسیار مهم است. مثلاً نظمی که خداوند در کرات آسمانی، گردش روز و شب و… قرار داده که حکایت از بزرگی و عظمت خداوند باری تعالی است. خداوند در هر چیز تجلی یافته است و همه چیز از روی حساب و کتاب آفریده شده است. و همه چیز معلول تدبیر خداوند حکیم، مدیر و توانا است. وقتی خداوند در دستگاه پهناور خلقت خود نظم قرار دارد بنابراین انسانها هم باید در زندگی فردی و اجتماعی خویش نظم و تربیت و تدبیر را رعایت کنند. به گفته روانشناسان:
احتیاج به نظم و ترتیب، جزء احتیاجات اساسی و روانی محسوب میگردد، رنگ و شکل خاصی به زندگی میدهد، افراد میل دارند زندگی فردی و جمعی خود را تحت نظم و قاعده مشخصی درآورند.
همه هزینههای هنگفتی که صرف قانونگذاری میشود، همه صرفاً به خاطر برقراری نظم در جامعه است. اسلام نیز به عنوان دین جامع و کامل به نظم و برنامهریزی در زندگی اهمیت فراوان میدهد چرا که همه احکام اسلامی بر پایه نظم است.
در دنیای کنونی، با پیشرفته شدن و روی آوردن به کامپیوتر این نظم دقیقتر شده است. به طوریکه میتوانیم بگوییم منظم زندگی کردن، جزء ضروریات زندگی است و مورد پسند عقل و دین است.
امیرالمومنان علی (ع) میفرماید:
نظم و انضباط در روایات اسلامی نیز مورد تأکید قرار گرفته است به طوریکه حضرت علی (ع) در خطبههای نهجالبلاغه فرزندان خود را به تقوای الهی و نظم در کارهایشان سفارش میکند همچنین به مالکاشتر در مورد رعایت نظم سفارشاتی را بیان میدارد.
رابطه نظم و انضباط با مسئولیتپذیری
اگر دانشآموزان در مدرسه نظم و انضباط را رعایت کنند نتیجه آن مسئولیتپذیری آنها خواهد بود. این دانشآموزان با رعایت حقوق تمامی افراد و برخوردهای منطقی با مخالفین و احترام متقابل، از عصاره بدست آمده از رعایت رفتار و عمل به آن در سطح مدرسه و بعد از آن پیاده کردن کاربردیتر در سطح اجتماع رفتار میکنند که میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات و کشمکشهای موجود در داخل اجتماعات انسانی باشد.
اگر به دانشآموزان بیانضباط و یا کم فعال مدرسه مسئولیتی را بدهیم و اجازه دهیم آن را تجربه کنند قطعاً این دانشآموزان از نظر انضباطی بهبودی پیدا خواهند کرد فقط این کار مستلزم فرآیند آزمایش و خطاست.
این مسئولیتها باید از کوچک شروع شود و پس از آنکه دانشآموز از خود قابلیت ایفای مسئولیت را نشان داد مسئولیتهای مهم داده شود. دانشآموز، با احساس مسئولیت کردن، به بحث و تصمیمگیری و مشارکت در مدرسه میپردازد که باعث ایجاد مدرسهای نتیجهبخش میشود و محیط بهتری را برای آموزش فراهم میکند.رابطه نظم و انضباط با مسئولیتپذیری، رابطهای متقابل است.
آیا برقراری نظم و انضباط در مدرسه یک معضل است؟
بعضیها بر این باوراند که برقراری نظم و انضباط در مدارس امروزی با توجه به اجتماعی که در آن قرار داریم خیلی مشکل است. مدرسهای که نتوان در آن نظم را برقرار کرد، طبق مباحث قبلی این مدرسه موفق نخواهد بود. نه دانشآموز درس خواهد خواند و نه نظم کلاس را رعایت خواهد کرد.
خیلی از معلمان مدارس ما از مشکل بیانضباطی زجر میکشند زیرا عاقبت بیانضباطی را درس نخواندن میدانند. انضباط و تعلیم و تربیت ارتباط خیلی نزدیکی دارند و بعضی دیگر از معلمان با مدیریت خوب کلاس، انضباط را یک معضل نمیدانند.
بعضی معلمان و معاونان بر این اعتقادند که برای برقراری نظم حتماً شیوه تشویق و تنبیه باید وجود داشته باشد و بعضی دیگر معتقدند برای دانشآموز باید محیطی فراهم آورد که در آن برای قدم گذاشتن در جاده پیشرفت مورد حمایت قرار گیرد و موانع سر راهش هموار گردد. به نظر آنان دانشآموز انگیزه درونی دارد بنابراین کافی است که این انگیزه پرورش یابد نه اینکه کنترل شود تا بتواند به بار بنشیند بنابراین طبق این نظریه، معلم که جهت دهنده است حرف اول را در پرورش نمیزند ولی به این معنی هم نیست که دانشآموز را به حال خود رها کنیم.
علل بی انضباطی دانش آموزان
علل بی انضباطی دانش آموزان برای اینکه انسان در اجتماع زندگی کند باید رفتار اجتماعی را بیاموزد.به این معنی که رفتارش باید مورد قبول اجتماع باشد.یکی از راههای اجتماعی شدن و مورد قبول قرارگرفتن رعایت انضباط و مقرراتی است که در اجتماع حکم فرماست .
مقررات و قوانین انضباطی رفتار را تحت کنترل درمی آورد و چون این کنترل اغلب مانع خواسته های نوجوان می شود گاهی موجب خشم و عصبانیت آنها می گردد.
در تعلیم و تربیت، انضباط همیشه مورد توجه بوده است ولی در اینکه این انضباط چگونه باید باشد و چگونه می توان آن را آموزش داد عقاید متفاوت است زیرا این موضوع کاملاً بستگی به فرهنگ و کذشته یک ملت دارد.
هدف از انضباط این است که نوجوان را قادر به سازش با قوانین و و مقرراتی که فرهنگ یک گروه پذیرفته است بنماید بطوری که او رفتار خود را با توقعات و خواسته های گروه اجتماعی که در آن زندگی می کند هماهنگ نماید. رعایت قوانین و مقررات برای شادی، سازش و آرامش نوجوان اهمیت دارد.
وینسنت و مارتین در این مورد گفته اند: هر فردی برای اینکه نیازها و آرزوهایش را به دیگران مطابقت دهد و مورد قبول و احترام آنها واقع شود، نیاز به انضباط و قوانین رفتاری دارد. یکی از مشکلاتی که معلمان و اولیای آموزشگاهها با آن مواجه هستند بی انضباطی و عدم رعایت مقررات از طرف دانش آموزان است که اغلب دیده می شود که یکی از رایج ترین اقدامات در این قبیل موارد توسل به تنبیه و توبیخ است که آن هم متأسفانه اغلب نه تنها نتیجه مطلوب نمی دهد بلکه موجب تشدید و تکرار رفتار ناپسند نیز می گردد.
عوامل بی انضباطی دانش آموزان
1- خستگی: گاهی اوقات خستگی و عدم تنوع برنامه موجب کسالت می شود. و دانش آموز را به بدرفتاری و عدم رعایت مقررات وادار می کند. و در مواردی که برنامه بیش از توانایی دانش آموز و یا خیلی ساده وابتدایی است خستگی ایجاد می کند.
2- بی محبتی وعدم توجه: نوجوانان علاقمند به توجه و محبت دیگران است و میخواهد به طریقی مورد توجه واقع شود درصورتی که با دقت در رعایت مقررات نتواند توجه بزرگترها را نسبت به خود جلب کند.اغلب متوسل به رفتار ناپسند میشود تا بدان طریق جلب توجه نماید.زیرا اغلب واکنش بزرگترها در برابر بی انضباطی دانش آموز با خشونت و توبیخ همراه است که آ ن هم نیز خود نوعی توجه محسوب می شود که از بی تفاوتی بهتر است
3- ضعف جسمانی: گاهی اوقات بی انضباطی و عدم رعایت مقررات از طرف دانش آموز ناشی از ضعف جسمانی اوست .زیرا دانش آموز ضعیف و ناتوان آستانه دقت و توجه شان کوتاه است به زودی خسته می شود و تحمل بسیاری از قوانین و مقررات را ندارد.
4- سرخوردگی: در مواردی که انجام به تکالیف مدرسه و یا بر آوردن تقاضاهای پدر و مادر بیش از حد توانایی نوجوان است و او نمی تواند خود را به سطح خواسته های آنها برساند با شکست مواجه می شود و احساس بی لیاقتی و در نتیجه سرخوردگی و سستی می کند و این سرخوردگی ها که اغلب به بی تفاوتی و عدم رعایت مقررات منتج می شود.
5 – مقررات بیجا و نامناسب: گاهی دیده می شود در بعضی از مدارس مقررات خشک و نابجایی حکمفرماست و اولیای مدارس نوجوانان را به انجام آن ملزم می کنند و اگر چنانچه مقررات صحیح و مناسب با توانایی جسمی و روانی دانش آموزان نباشد دیر یا زود فراموش می شود و مراعات نخواهد شد.
6- عدم ثبات در مقررات: گاهی اوقات بی انضباطی دانش آموزان به علت عدم ثبات در مقررات است. به این ترتیب که پدر و مادر و مربیان آموزشگاه مقرراتی را وضع می کنند ولی خود آنها را انجام نمی دهند. بدین ترتیب مقررات در نزد دانش آموزان سست و بی اعتبار می شوند. به این معنی در مواردی دانش آموزان را ملزم به اجرای آنها می کنند و گاهی اوقات توجه به اجرا و عدم اجرای مقررات ندارند. نوجوان در این قبیل موراد نمی داند که در واقع آموزشگاه از او چه انتظاری دارد و وی چگونه رفتاری باید داشته باشد.
7- عدم هماهنگی: عدم هماهنگی بین مقررات و تقاضای پدر و مادر در خانه و اولیای آموزشگاه نیز اغلب موجب سردرگمی و بلاتکلیفی و در نتیجه عدم رعایت مقررات از سوی دانش آموز می شود. چنانچه خانه و آموزشگاه از یکدیگر حمایت کنند و مقرراتشان هماهنگ باشد دانش آموز مقررات را بهتر می پذیرد و انجام می دهد و احترام پدر و مادر و معلم نزد او محفوظ می ماند.
دانش آموز نمونه کيست؟
دانش آموز نمونه کسی است که با دقت مطالب را یاد بگیرد و حرمت معلم را حفظ کند و نکات زیر را که در احادیث بدانها اشاره شده، رعایت کند.
شخصی نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: علم چه حقی دارد؟ ما حقّ العلم؟
آن حضرت فرمود:
1. سکوت و توجه داشتن: ألانصات له.
2. خوب به درس گوش کند: ألاستماع له2.
3. دانش را خوب به دل بسپارد و کاملاً آن را فرا بگیرد: الحفظ له.
4. به علمی که آموخت، عمل کند: العمل به.
5. علمی را که آموخته به دیگران هم بیاموزد: نشره1.
6. استاد را تکریم و احترام نماید. امام سجاد علیه السلام فرمود: التعظیم له.
7. حرمت کلاس درس را نگه دارد: و التوفیر لمجلسه.
8. در کلاس رو به استاد بنشیند و خوب گوش دهد: حسن الاستماع إلیه و الإقبال علیه.
9. صدایش را از صدای استاد بلندتر نکند و داد نزند: لاترفع علیه صوتک.
10. در سخن گفتن بر استاد پیشی نگیرد: لاتجیب احداً یسئله عن شئ.
11. در کلاس با کسی حرف نزند: و لاتحدث فی مجلسه أحداً.
12. نزد استاد از کسی بدگویی نکند: ولاتغتاب عنده احداً .
13. اگر کسی از استاد بدگویی کرد، از استاد دفاع کند: و أن تدفع عنه إذا ذکر عندک بسوء.
14. ایرادها و اشکالهای معلم را بپوشاند: و تستر عیوبه (آبروداری کند).
15. صفات خوب معلم را برای دیگران بیان کند: و تظهر مناقبه.
16. با دشمنان معلم دوست نشود و با دوستانش دشمنی نکند: و لاتجالس له عدوّاً … .
17. در حضور معلم با کسی در گوشی حرف نزند(پچپچ نکند): ولا تسار فی مجلسه.
18. در برابر معلم و استاد کاملاً کوچک و متواضع باشد.
19. در برابر معلم با دست به کسی اشاره نکند: و لاتشیر عنده بیدک2.
20. بر خلاف نظر استاد از کسی مطلبی نقل نکند.
21. اگر کلاس طولانی شد، اظهار خستگی نکند.
22. خدمتگزار استاد باشد: إذا رایت عالماً فکن له خادماً.
23. به علم و کتاب درس احترام بگذارد: من وقر عالماً فقد وقر ربّه3.
24. دانش و معلومات خود را زیاد نداند: و لایستکثر ما علم4.
25. درسها را زیاد تکرار کند تا از یاد نبرد: لافقه لمن لا یدیم الدرس5.
26. برای یادگیری وقت کافی بگذارد. حضرت خضر به حضرت موسی علیه السلام فرمود:
تفرغ للعلم إن کنت تریده فإنّما العلم لمن تفرغ له6؛ اگر طالب علم هستی برای یادگیری آن وقت بگذار.
27. از کتابها حفاظت کند و به کتاب احترام بگذارد.
28. در کلاس درس با وضو و طهارت باشد.
29. قصدش از یادگیری عالم شدن و خدمت کردن باشد و نه شغلی دست و پا کردن.
30. و بالاخره انگیزه او برای آموختن، ارزش علم باشد و نه مدرک و فخر و مباهات کردن.
اگر دانش آموزی امتیازات فوق را کسب کرد، او دانش آموزی موفق و نمونه است که آینده ای
روشن در پیش روی او است.
چگونه با دانشآموزان بیانضباط برخورد کنیم
سعی کنیم با دانشآموزان بیانضباط، آرام، خونسرد و حرفهای برخورد کنیم. این نکته خیلی مهمی است زیرا اگر مأمور پلیسی وسیله نقلیه ما را به خاطر رعایت نکردن قوانین رانندگی جریمه کند حق اجرای قانون انتظامی دولتی را دارد یعنی صدور برگه جریمه، ولی حق تحقیر و رجزخوانی و سرزنش شما را ندارد. در مورد دانشآموزان بیانضباط هم عیناً همین است ما در حیطه وظایف خود حق اجرای برنامه انضباطی را داریم ولی نباید با فریاد زدن و حرکت انگشت، یا نگاههای تهدیدآمیز و یا تعابیر نیشدار و…. مورد بیانضباطی را به دانشآموز بگوییم. اگر برخورد ما با خونسردی و همراه با ریشهیابی باشد احتمال بیشتری دارد تا دانشآموز متوجه رفتارش شود زیرا ما میخواهیم با دانشآموزان تا پایان سال تحصیلی در مدرسه، با هم باشیم. اگر ما از دست دانشآموز، از حال طبیعی خود خارج شویم دیگر نمیتوانیم به دانشآموز تسلط داشته باشیم. ما هنگام برخورد با دانشآموز بیانضباط باید آرام و خونسرد باشیم چرا که دانشآموزان از رفتار ما الگوگیری میکنند.
کمتوجهی به دانشآموزان، به صورت ناتوانی در ادامه دادن یک تکلیف خاص آشکار میشود. دانشآموزانی هم در مدرسه هستند که معمولاً بیشفعال هستند که هم خانواده از دست چنین دانشآموزانی ناراضی است و هم مدرسه.
این دانشآموزان در مدرسه، از دستورها اطاعت نمیکنند عملکردی تکانشی دارند و تحریکپذیر و خشن هستند. چون این دانشآموزان چنین مشکلاتی را دارند با هم سالان خود و خواهر و برادرشان مشکل دارند بعداً ممکن است در اجتماع دچار تنهایی و گوشهگیری شوند. این افراد از فعالیتهایی که نیازمند کاربرد نظم و انضباط مداوم و کوشش ذهنی و تقاضاهای سازمانی یا تمرکز حواس است، اجتناب کرده و یا بدشان میآید. این دانشآموزان در کلاس درس حواسشان به راحتی توسط محرکهای ناآشکار منحرف میشود و در نتیجه هر محرک بیاهمیتی کار و فعالیت آنها را قطع کرده و باعث بیانضباطی در مدرسه میشوند.
راههایی جهت پیشگیری از بی انضباطی ( نظم غیر استبدادی ) در دانش آموزان :
* قواعد مربوط به خانه و مدرسه که از قبل طراحی و اعلام شده اند باید با ثبات باشند و به شیوه ی ثابتی به اجرای آنها تاکید شود و جز در موارد استثنایی نباید نقص شود مثلا اگر به کودک گفته شد شما بایستی ساعت ٩ شب به رختخواب بروی و بخوابی نباید هر روز این ساعت را تغییر داد.
* از طعنه ، تمسخر و شیوه های دیگر که به تحقیر در انظار عمومی منجر می شود باید اجتناب کرد.
* والدین و مربیان باید سعی کنند علل زیر بنایی بی انضباطی را کشف و در رفع این علل بکوشند.
* انجام تکالیف و کارهای اضافی را نباید به عنوان شیوه های تربیتی به کار برد.
* مربیان با ارائه توضیحات کافی باید مطمئن شوند که همه ی کودکان از قوانین و مقررات وضع شده ، آگاهی کافی دارند.
* تنبیه باید متناسب با جرم باشد ، مثلا برای تخلف های جزئی نباید تنبیه سخت به کار گرفت.
* باید عواملی که سبب خستگی ، دلزدگی کودکان می گردد از محیط زندگی آنان حذف کرد.
* معلمان در کلاس از شیوه های تدریس موثرتر استفاده نمایند ، به صورتی که کلاس یکنواخت نباشد.
* والدین و مربیان باید خود نیز الگوی مناسبی در رعایت نظم و انضباط باشند.
* وقتی والدین و مربیان اشتباه می کنند باید به شکل خاصی غذرخواهی کنند.
*باید در مورد بی انضباطی کودک به طور خصوصی با او صحبت کرد.
* تشویق یا تنبیهی که وابسته به رفتار نباشد یا آشکارا با رفتار خاصی مناسبت نداشته باشد، تاثیر کمتری د ارد ، از این رو نباید کودکان را با عباراتی چون ” با ادب باش ” یا ” خوب باش ” نصیحت کرد، در عوض آن ها باید هدایت شوند که به رفتار مشخصی بپردازند و دلیل انجام آن رفتار نیز باید ذکر شود.
* معلمان باید هر چه زودتر نام دانش آموزا را بیاموزند شاید بهتر این باشد که آنها تا آن جا که می توانند اطلاعاتی نیز در باره ی فرد فرد دانش آموزان به دست آورند.
* می توان به منظور پیشگیری و کاهش خشونت بدنی در مدارس، راههایی را مطرح و پیشنهاد کرد. در سطح مدرسه از دو طریق می توان مداخله کرد: اول ایجاد خط مشی و سیاست رفتاری در مدرسه که بر اساس آن قواعد انضباطی و چگونگی رفتار مناسب و مورد انتظار در مدرسه تعیین، پیشگیری و تشویق می شود. دوم، بازسازی حیاط مدرسه با مشارکت دانش آموزان است. مشارکت دانش آموزان مدرسه سبب از میان رفتن رابطه نادرست قوی و ضعیف یا بزرگتر و کوچکتر بودن می شود.
نتیجه :
– والدین در انجام وظایف تربیتی خود هرگز نباید دچار ضعف و عاطفه ی غیر منطقی و غیر معقول شوند و به خواست های غیر صحیح کودکان گوش فرا دهند ، بلکه با آگاهی های لازم فرزندان را قانع سازند تا از توقعات غیر منطقی پرهیز نمایند.
– نوجوانانی که با والدین خود روابط صمیمانه تری دارند احتمال کمتری وجود دارد که به سوی ساختارهای مخاطره آمیز کشیده شوند واحساس ارزشمندی بیشتری خواهند کرد و به خواست های والدین واکنش مثبت نشان خواهند داد.
– توجه به رفتارهای مثبت فرزندان و برجسته کرده آن و خود داری از سرزنش باعث تقویت خود پنداری شده و به تدریج این روش کمک می کند تا رفتارهای مطلوب تقویت و رفتارهای ناپسند محو گردند.
– ورزش کردن روزانه و فرستادن فرزندان به کلاسهای مورد علاقه ی خودشان از قبیل ورزش فرهنگی و هنری و…. می تواند یکی از راههای عدم بروز بی انضباطی و اخلال گری در فرزندان باشد.
منابع و مآخذ :
* شریعتمداری ، علی ، روان شناسی تربیتی ، انتشارات مشعل ، ١٣٧٤
* مقدم بدری ، کاربرد روان شناسی در آموزشگاه ، انتشارات سروش ، چاپ سوم ، تهران ، ١٣٦٤
*گوردون توماس ، خود انضباطی کودک و نوجوان در خانه و مدرسه ، ترجمه ی احمد زندی ، انتشارات بعثت ، چاپ اول ، تهران ، ١٣٧٧
* مجله ی پیوند، زیر نظر شوران نویسندگان ، ( طیبه ماهر زاده ، مجید رشید پور ، احمد صافی ، علی اصغر احمدی )
* ماهنامه پرورشی وزارت آموزش و پرورش ، شماره ششم ، اسفند ١٣٨٥
* لفرانکویس ، گای آر ، روان شناسی برای آموزش ، ترجمه منیژه ییلاق ، انتشارات رشد ، چاپ اول ، تهران ، ١٣٧٠
علل بي انضباطي در دانش آموزان وراهکارهای براي پيشگيري